و اما این را هم احساس کردم که در سر یک دو راهی قرار گرفته ای یکی این که دوست نداری من را ناراحت و پریشان ببینی و دوم اینکه دوست نداری به اونی که از جان بیشتر برات عزیز هست دروغ بگی عزیزم من خوب درک میکنم که چه احساسی داری و میدونم که از این وضعیت داری اذیت میشی تنها چیزی که من رو اذیت میکنه این است که نمیتونم بهت کمک کنم فقط دوست دارم این را بدانی که من تو را دوست دارم و حاضر نیستم یک لحظه ناراحتی را درونت احساس کنم و دوست دارم بدانی که اینقدر برام عزیزی که حاظرم بخاطر خوشحالیت از همه چیزم بگذرم و تو را ناراحت نبینم شاید باورم نکنی که چقدر سخت و دردناک هست دارم این چیز را میگم اما دوست دارم بدونی تا از این سردرگمی نجات پیدا کنی و زندگی خوب و خوشی کنار عشقت داشته باشی و هیچ وقت عذاب وجدان نداشته باشی من حاضرم بخاطر خوشحالیت از همه چیز و همه زندگیم بگذرم اره عزیزم همه زندگی من توئی و این توئی که بهم امید زندگی میدی اما اگر ببینم که داری بخاطر من اذیت میشی حاضرم هر کاری تو بگی انجام بدم نمیدونم با این کارم میتونم آرامش را به زندگی تو برگردونم یا نه اما میدونم که تو هر تصمیمی بگیری درست و به جا میگیری و میدونم که هیچ وقت بدون فکر کاری را نمیکنی عزیزم امید به زندگیم اگر من میگم تو را بیشتر از جانم دوست دارم دروغ نگفتم چون اگر اینقدز تو را دوست نداشتم نمیتونستم اونی که درونت اتفاق میافته را درک کنم و احساس کنم اما این را هم بگم چون من یهت قول دادم که عشق و دوست داشتن تو من زا از زندگیم جدا نکنه پس مطمئن باش که روی قولم هستم و  نمیذارم که بدقولی من باعث رنجش خاطر تو بشه ودوست دارم این را قبول کنی که بخاطر تو حاضرم همه کار را بکنم ((((و در ضمن ازت معذرت میخوام مطالبی که داخل وبلاگت میذارم کلا غمگین بودن منو ببخش عزیزم )) دوستت دارم نه بیشتر از خدایم و نه کمتر از خدایم

 

 

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: